mhsafary

ادبیات،شعر،سیاست

mhsafary

ادبیات،شعر،سیاست

تکرار

زمستانی سرد کلاغ غذا نداشت تا جوجه‌هاشو سیر کنه، گوشت بدن خودشو می‌کند و می‌داد به جوجه‌هاش می‌خوردند.

زمستان تمام شد و کلاغ مرد!

اما بچه‌هاش نجات پیدا کردند و گفتند:

آخی خوب شد مرد؛ راحت شدیم از این غذای تکراری!

این است واقعیت تلخ روزگار

 

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد