mhsafary

ادبیات،شعر،سیاست

mhsafary

ادبیات،شعر،سیاست

آیا تا به حال توجه کردید :

!شانزده آذر به انقلاب ختم می‌شود!
انقلاب به آزادی می‌رسد!
جمهوری اسلامی و آزادی گرچه دریک امتدادند، هرگز به هم نمی رسند !
... جمهوری اسلامی قبل از رسیدن به م آزادی تمام می‌شود . (تا رودکی)
ملت با رسیدن به جمهوری اسلامی تمام می شود!
سفارت انگلیس در جمهوری اسلامی است!
سفارت روسیه هم از جمهوری اسلامی زیاد دور نیست!
از انقلاب مستقیم به آزادی می رسید و اگر بخواهید به جمهوری اسلامی بروید باید از آزادی دور شوید!
دانشگاه و پارک دانشجو درست در انقلاب اند!
پاسداران همان سلطنت آباد سابق است، همان سمت و سو و جهت و همان شیب را دارد!
خ نبرد به پیروزی می رسد!
ابتدای پیروزی م شهداست!
انگار که یکی با مهارتی خاص این اسامی را انتخاب کرده.

زندگی

زندگی وقت کمی بود و نمیدانستیم
همه ی عمر دمی بود و نمیدانستیم
/
حسرت رد شدن ثانیه های کوچک
فرصت مغتنمی بود و نمیدانستیم
/
تشنه لب، عمر بسر رفت و به قول سهراب
آب در یک قدمی بود و نمیدانستیم

راست یا ؟؟

این مسئله که شیر از پوکی استخوان جلوگیری می کند یک دروغ بزرگ است که توسط صنایع لبنیات و دامداری رواج داده شده است.

 

آمارها نشان می دهد در کشور های پیشرفته که مصرف لبنیات بالاست میزان پوکی استخوان به شکل معناداری بالاتر از کشورهایی است 

که به علت فقر لبنیات کمتری مصرف می کنند.

 

لبنیات باعث اسیدی شدن محیط بدن می شود و بدن برای حفظ تعادل خود مجبور میشود تا یون های کلسیم را از استخوان ها آزاد کند این مسئله منجر به از دست رفتن ذخایر کلسیمی بدن می شود

 

شیر و لبنیات موادی تحمیلی به بدن هستند که فشار زیادی برای هضم آنها به بدن وارد میشود

 

تنها راه برای حفظ سلامت استخوان ها استفاده از نور آفتاب،  ورزش منظم و مصرف فراوان سبزیجات دارای برگ سبز تیره است.

 

سزارین

اواین بارکار « سزارین » روی رودابه مادر رستم بوسیله ثریت پزشک نامدار ایران و دانشمند بزرگ دیگر ایرانی به نام شئن مَرِغ انجام شد. آنان با به کار بردن شیره هئوم ، خنجری را گند زدایی کرده و پهلوی رودابه را شکافتند و بچه را بیرون آورده و پارگی را دوختند و پس از گذشت هزار سال این عمل سزاریون روی مادر ژول سزار قیصر روم به وسیله پزشکان ایرانی انجام شد و با صد افسوس و دریغ که این کار پر ارج ایرانیان به نام ژول سزار ( سزاریون ) نامیده شد در صورتی که باید رستمیون نامیده می شد.
خوشبختانه امروز در جوامع علمی ایران لفظ رستم زایی مرسوم است

عشق

دوستی می گفت

خیلی سال پیش که دانشجو بودم، بعضی از اساتید عادت به حضور و غیاب داشتند

تعدادی هم برای محکم کاری دو بار این کار را انجام میدادند، ابتدا و انتهای کلاس ، که مجبور باشی تمام ساعت را سر کلاس بنشینی.

هم رشته ای داشتم که شیفته ی یکی از دختران هم دوره اش بود.

هر وقت این خانم سر کلاس حاضربود، حتی اگر نصف کلاس غایب بودند، جناب مجنون می گفت:

استاد همه حاضرند!

و بالعکس، اگر تنها غایب کلاس این خانم بود و بس، می گفت:

استاد امروز همه غایبند، هیچ کس نیامده!

در اواخر دوران تحصیل ازدواج کردند و دورادور می شنیدم که بسیار خوب و خوش هستند.

 

امروز خبردار شدم که آگهی ترحیم بانو را با این مضمون چاپ کرده است:

 

هیچ کس زنده نیست ... همه مردند